رزو عاشورا . روز حیرانی و درد
طلوع غم انگیز صبح عاشورا ؟!!
عاشورا که میشود درد هم گیج میشود ، درد هم درد می کند

این کشتهی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده درخون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
....
خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
خاموش محتشم که ازین شعر خونچکان
در دیدهی اشگ مستمعان خون ناب شد
خاموش محتشم که از این نظم گریهخیز
روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد
***
متن کامل شعر پر زخم و ماتم
جناب محتشم کاشانی (ره)
در باب فاجعه خون بار عاشورا
در ادامه آمده است

مرجع عشق سلام الله علیه